رسيدگي به اين پرونده از چندي قبل با شكايت پسري 17ساله در دادگستري قرچك آغاز شد. او گفت وقتي قصد داشته به محل كارش برود 2مرد ناشناس با تهديد چاقو او را ربوده و با خود به روستايي دور افتاده بردهاند. او ادامه داد: صبح زود وقتي به سر كار ميرفتم در كوچهاي خلوت ناگهان درِ يك خودروي سمند باز شد و 2مرد غريبه با تهديد چاقو من را به زور سوار ماشينشان كردند.
آنها همانجا من را مورد ضرب و شتم قرار دادند و با چاقو چند ضربه به گردن و كمرم زدند و من را با خودشان به روستايي دور افتاده بردند. وي ادامه داد: در آنجا اما كتك هايشان بيشتر شد و چند ساعت بعد درحاليكه تلفن همراه و كفش هايم را گرفته بودند من را رها كردند و گفتند اگر از اين ماجرا با كسي حرفي بزنم بر ميگردند و اين بار جانم را ميگيرند.
بهدنبال اين شكايت تحقيقات براي دستگيري آدمربايان آغاز شد اما آنها هيچ ردي از خود به جا نگذاشته بودند و شاكي نيز نتوانسته بود شماره پلاك خودروي آنها را ببيند. با اين حال تحقيقات در جريان بود تا اينكه شاكي همراه با پدرش نزد مأموران رفت و گفت افرادي ناشناس با تلفن همراه پسرش كه در جريان آدم ربايي سرقت شده با چند نفر از مشتريانش تماس گرفته و از آنها پول گرفتهاند.
او گفت: من مبل فروش هستم. بعد از ماجراي ربوده شدن پسرم آدم ربايان از طريق تلفن همراه پسرم با مشتريانم تماس گرفته و از آنها پول گرفتهاند. وي ادامه داد: من هم بهعنوان مشتري با خط پسرم كه هنوز در اختيار آدم ربايان است تماس گرفتم و وانمود كردم كه بدهكار هستم و از آنها خواستم شماره حسابي براي واريز پول بدهند و من هم مبلغي پول بهحسابشان واريز كردم.
با اين سرنخ مأموران سراغ فردي كه پولها به حسابش واريز شده بود رفتند اما او گفت كه پولها متعلق به يكي از دوستانش است. به اين ترتيب وي دستگير شد و در جريان بازجوييهاي اوليه اتهام آدم ربايي را پذيرفت اما ادعا كرد بهخاطر دخترش دست به اين كار زده است. او گفت: مدتي بود به دختر 15سالهام مشكوك شده بودم تا اينكه فهميدم او به دور از چشمم يك تلفن همراه تهيه كرده و با پسري غريبه در تماس است.
از او خواستم با پسر غريبه قرار ملاقات بگذارد و خودم و يكي از دوستانم در آنجا حاضر شديم و وقتي پسر غريبه سر رسيد او را مورد ضرب و شتم قرار داديم و با خودمان برديم تا تنبيه شود. بهدنبال اعترافات اين مرد همدست او نيز دستگير شد اما هنوز تحقيقات كامل نشده بود. مأموران در اين مرحله به تحقيق از شاكي پرداختند. او گفت: من با دختر نوجوان در يك گروه تلگرامي آشنا شده بودم اما پدر او فهميد و اين بلا را بر سرم آورد.
در اين شرايط پرونده درخصوص پدر دختر نوجوان با صدور كيفرخواست به شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در اين جلسه كه ديروز به رياست قاضي توكلي برگزار شد شاكي گفت: متهم با چاقو چند ضربه به من زده بود و درحاليكه دچار خونريزي شده بودم در محلي خلوت رهايم كرد. او حتي ميخواست من را به قتل برساند اما همدستش اجازه نداد. وي در ادامه گفت: به زحمت خودم را به يك گاوداري رساندم و با كمك كارگر گاوداري نجات پيدا كردم.
در ادامه وكيل مدافع متهم به دفاع از موكلش پرداخت و گفت: موكلم اتهام ضرب و شتم شاكي را قبول دارد اما آدم ربايي اتفاق نيفتاده و شاكي با ميل خودش سوار خودرو شده است.در پايان هيأت قضايي وارد شور شدند و قرار است بهزودي در اينباره تصميمگيري شود.
نظر شما